اوت دستی را دست کم نگیرید - فروش برتر

او تمام کتاب های کتابخانه محلی اش را زیر و رو کرد و به هر منبعی که می شد متوسل شد تا درباره علاقه غیرعادی که ذهنش را مشغول نموده بود، اطلاعات بیشتری کسب کند اما متوجه شد که هرگز هیچ کتابی درباره آن نوشته نشده است. پس این برای او به معنای یک فرصت گلزنی مقابل دروازه ای خالی بود.

گرونمارک پس از حضور در دو جلسه از تمرینات تیم اصلی و آموزشگاه باشگاه لیورپول به دویچه ووله گفت: شاید با خودتان بگویید که این فقط یک پرتاب اوت است و خیلی مهم نیست اما در فوتبال شما هر وقت که صاحب توپ باشید یعنی اینکه فرصت گلزنی دارید. این خیلی ساده است.

درک و اجرای این مفهوم ساده است زمانی که دیدگاه تان مانند گرونمارک باشد اما متقاعد کردن اهالی اغلب محافظه کار و محتاط جهانی فوتبال نسبت به مزیت های فراگیر اما تقریباً نادیده گرفته شده این وجه از فوتبال آسان نبود. گرونمارک بعد از چندین تماس و مصاحبه با باشگاه های کشور خودش، حرفه مربیگری فوتبال را با تیم کوچک ویبورگ دانمارک شروع کرد و بعد از آن هم راهنمایی تیمی دیگر از دانمارک، میجیلند را برعهده گرفت، تیمی که در سال های آخر نامش با بدعت گذاری و تجزیه و تحلیل مترادف بوده است.

نتایجی که آسان حاصل می شوند

موفقیت های گرونمارک شگفت انگیز بودند. تیم او در سوپرلیگای دانمارک به طور متوسط در یک فصل 9 یا 10 بار از پرتاب های اوت بلند به گل می رسید. به منظور ارتقای اعتبارش، گرونمارک به این نتیجه رسید که ضروری است چیزی که به همه توصیه می کرد را خودش به مرحله اجرا درآورد و پس از چند کوشش بی ثمر در یک بازی محبت آمیز میان دانمارک و اسپانیا و یک بازی در بوندس لیگا میان هرتابرلین و ولفسبورگ، او انتها در سال 2010 رکورد جهانی بلندترین پرتاب اوت را با مسافت 51.33 متر به ثبت رساند، رکوردی که حاصل تمرینات و پشتکار فراوان بود.

او گفت: اگر من تنها مربی پرتاب اوتی جهان باشم، فکر می کنم اینکه خودم دارنده رکورد بلندترین پرتاب اوت جهان هستم، اتفاق جالبی است. وقتی شما در انجام یک کار در جهان بهترین هستید، یعنی اینکه انجام آن کار را خیلی خوب می دانید.

پس از موفقیت در اجرای یکی دیگر از مأموریت هایش، گرونمارک به بدعت گذاری تاکتیکی خود در خصوص چیزی که خودش آن را پرتاب های سریع و هوشمندانه می نامد، ادامه داد و این رویکرد را به خوبی به بازیکنانش در تیم میجلند انتقال داد. در آن زمان، صدها مایل آنطرف تر در شهر لیورپول، رویکرد تاکتیکی بکر مرد دانمارکی توجه همکار آلمانی سرشناس خود، یورگن کلوپ را جلب نموده بود. در آن مقطع سرمربی لیورپول از ناتوانی تیمش برای بازپس گیری تملک توپ پس از پرتاب های اوت خسته شده بود و نمی توانست راه حلی برای برطرف این مشکل پیدا کند. روزی گرونمارک به یک مغازه شکلات فروشی در دانمارک رفته بود که متوجه یک تماس از دست رفته با کد +44 از بریتانیا داشته است.

او گفت:آن زمان فکر کردم که این فقط تماس از طرف یکی از این انگلیسی هایی است که می خو اهند اتوماتیک و از این جور چیزها به من و همکارانم بفروشند. اما وقتی به پیغام صوتی که برایم فرستاده شده بود گوش کردم، فهمیدم کسی که با من تماس گرفته یورگن کلوپ بوده است. اگر روی جایگاه خودروی ننشسته بودم، حتماً غش می کردم و روی زمین می افتادیم چون اگر یک تیم در انگلیس بود که من تحسین اش می کردم، آن یک تیم لیورپول بود. سعی کردم با یورگن تماس بگیرم اما او جواب نداد. به همین دلیل من به همراه خانواده ام به مغازه شکلات فروشی برگشتم و بعد به خانه برگشتم و آنجا بود که شاید مهمترین تماس زندگی ام را در محیلی ساکت دریافت کردم.

یک برگ برنده بیشتر

آن تماس که مدت کوتاهی پس از باخت لیورپول به رئال مادرید در فینال لیگ قهرمانان سال 2018 برقرار شد، منجر به یک جلسه دیدار میان گرنمارک و کلوپ و یک جلسه تمرینی در روز پس از آن دیدار شد. از آن زمان، لیورپول توانسته قهرمان لیگ قهرمانان اروپا گردد و اکنون هم با اقتدار صدرنشین جدول رده بندی لیگ برتر باشد، جایی که در آستانه کسب اولین قهرمانی اش در لیگ طی 30 ساله اخیر واقع شده است.

اگرچه هیچ گواه و مدرک پررنگی وجود ندارد که اثبات کند تمام این موفقیت ها به خاطر فلسفه جدید تیم در استفاده از پرتاب های اوت است، اما نمی گردد این موضوع را کتمان کرد که لیورپول در حوزه استفاده از پرتاب های اوتش پیشرفتی چشمگیر داشته است. اما شاید چشمگیرتر از آن این باشد که چقدر این تیم و هر تیم دیگری در استفاده از پرتاب های اوت غفلت نموده بودند.

طبق آمارهایی که سایت اوندراستات ارائه نموده، تیم های لیگ برتر انگلیس در فصل گذشته، تنها 48.6 درصد از مواردی که هنگام پرتاب اوت از سمت حریف تحت فشار قرار گرفته اند، توانسته اند تملک شان بر توپ را حفظ نمایند. این آمارها در بوندس لیگا (48.8 درصد)، لالیگا (52.4 درصد)، لوشامپیونه (50.2 درصد) و سری A (49.2 درصد) هم خیلی متفاوت نیست. از این رو، خیلی از تیم ها هنگام پرتاب اوت همانقدر برای حفظ توپ زیر پرسینگ حریف شانس داشتند که احتمال رسیدن توپ به یک بازیکن هم تیمی با یک پرتاب تصادفی با چشم های بسته داشت.

گرونمارک ادامه داد: فوتبال، از نظر تاریخی همیشه در یکسری از حوزه ها عقب مانده است. من می خواهم بگویم یکی از دلایلی که باشگاه ها، بازیکنان و مربیان روی پرتاب های اوت تمرکز ننموده اند این است که آنها دانش کافی برای انجام این کار را نداشتند، ضمن اینکه بیشتر مربیان هم چنین طرز تفکر دارند که سایر تیم ها هم مانند تیم آنها در استفاده از پرتاب های اوت ضعیف هستند و این یک قاعده کلی است که باید آن را پذیرفت.

کلوپ و گرونمارک اما نشان داده اند که چنین طرز تفکری الزاماً نمی تواند صحیح باشد. آمارهای اخیر نشان می دهد که لیورپول در این فصل شانس تملک توپ خود پس از پرتاب های اوت را به مرز 70 درصد رسانده است که از این حیث آنها را به دومین تیم برتر اروپا تبدیل می نماید. تنها تیمی که در این حوزه از آنها بهتر کار نموده؟ میجیلند.

زمانی حوزه ای که گرونمارک روی آن تمرکز نموده بود از نگاه خیلی از مربیان، بی ارزش و وقت هدر دادن بود اما اینکه تیم هایی مانند لیورپول، آژاکس، خنت بلژیک و یک باشگاه بوندس لیگایی که او نخواست اسمش را فاش کند، مشتری فلسفه او شده اند، نشان می دهد، یکی از مهارت های خاک خورده جهانی فوتبال دارد در کانون توجه قرار می گیرد و شاید به زودی حوزه کاری عجیب گرونمارک به یک بخش کاملاً طبیعی از فوتبال تبدیل گردد. شاید خیلی طول نکشد که کتاب او درباره تکنیک پرتاب های اوت را هم خیلی زود در قفسه کتابخانه ها ببینید.

منبع: دویچه وله