موسسات معتبر بین المللی شناسایی کردند؛ مثلث برمودای اقتصاد دنیا - فروش برتر

جهت دریافت مشاوره خدمات مرکز چاپ کارت ویزیت از بهترین و باتجربه ترین طراحان کشور همراه ما باشید. از طراحی تا چاپ تراکت های تبلیغاتی حرفه ای را با بهترین قیمت از ما بخواهید.

این موسسات تنش های اخیر در خاورمیانه، انتخابات پیش روی آمریکا و تداوم تنش های تجاری آمریکا و چین را به عنوان سه ریسک بزرگ در اقتصاد جهان عنوان کردند. در وجه نخست، تنش های اخیر خاورمیانه یکی از مهم ترین چالش هایی است که می تواند علاوه بر نوسان در بازار نفت، صنعت بانکی و گردشگری جهان را مورد تهدید قرار دهد و همچنین جریان تجاری و صادرات را در کشورهای در حال توسعه مختل کند. در وجه دوم، انتخابات پیش روی آمریکا می تواند با توجه به تضاد فکری دو حزب دموکرات و جمهوری خواه، دو قطبی سیاسی را در مجلس سنا و نمایندگان آمریکا تشدید کند و تحت تاثیر این شکاف سیاسی، فضای اقتصاد آمریکا و سایر کشورهای جهان نیز تحت تاثیر قرار گیرد. همچنین در وجه سوم، اگرچه آمریکا و چین در نخستین گام در نیمه ژانویه احتمالا به یک توافق اولیه دست پیدا خواهند کرد، اما از نگاه تحلیلگران، این توافق می تواند فریبنده باشد. زیرا بسیاری از چالش های و تفاوت نگاه ها میان این دو اقتصاد بزرگ باقی خواهد ماند. در مجموع این سه گزارش نشان می دهد خطر اقتصاد جهان، از جانب ریسک های سیاسی تهدید خواهد شد و این ریسک ها، راستا آینده اقتصاد را معین خواهد نمود.

سه موسسه تحلیلی مودیز، گلدمن ساکس و اکونومیست معتقدند تنش های خاورمیانه، انتخابات آمریکا و تداوم تنش های تجاری بین آمریکا و چین می تواند به عنوان یک سه ضلعی سیاسی، اقتصاد جهانی را تحت تاثیر قرار دهد. براساس آنالیز های گزارش های تحلیلی مودیز، گلدمن ساکس و اکونومیست ریسک های سیاسی، آینده مختصات اقتصاد جهانی را شکل می دهند. براساس این آنالیز ها، درحال حاضر تنش های ایجاد شده در خاورمیانه می تواند علاوه بر بازارهای نفت و بانکی جهان، تهدیدی برای صنعت گردشگری باشد و از سوی دیگر، ریسک سرمایه گذاری برای فعالان اقتصادی را تحت تاثیر قرار دهد. همچنین براساس گزارش اکونومیست، تنش های ایجاد شده در خاورمیانه می تواند بر اقتصاد هند به عنوان شریک تجاری ایران تاثیر بگذارد. در نتیجه این گزارش ها تاکید می نمایند که شوک های سیاسی، عوامل معین نماینده در راستا آینده اقتصاد جهان خواهند بود.

ریسک تنش های خاورمیانه برای اقتصاد

افزایش تنش های منطقه ای در خاورمیانه، طی روزهای گذشته یکی از مهم ترین خبرهای رسانه ها بوده است. اما اثرات این برخوردهای سیاسی، تنها در زمین بازی سیاست باقی نمی ماند و حتی می تواند نقش معین نماینده ای در زمین اقتصادی و اجتماعی بازی کند. در حقیقت تنش های سیاسی باعث شده که در آینده اقتصاد جهان نیز با یک تهدید روبه رو گردد. در یکی از گزارش ها، آژانس رتبه بندی بین المللی مودیز به این نکته اشاره می نماید که تحولات به وجود آمده در خاورمیانه، شرایط را برای اقتصاد جهان تغییر خواهد داد. براساس این گزارش، مودیز با ابراز نگرانی از آینده بازارها اعلام نموده که ادامه تنش ها و درگیری ها در خاورمیانه موجب پیامدهای اقتصادی جهانی خواهد شد.

الکساندر پرجسی، تحلیلگر ارشد مودیز در یک مطلب تحلیلی نوشته است: تداوم درگیری ها در منطقه می تواند اثرات گسترده ای روی شوک های اقتصادی و اقتصادی داشته باشد که به طور قابل ملاحظه ای روی شرایط اقتصادی و عملیاتی در جهان اثر گذار خواهد بود. او در این گزارش تاکید می نماید که درگیری های طولانی مدت به طور بالقوه و به خصوص با اثر گذاری آن بر قیمت نفت، پیامدهای جهانی داشته باشد. پرجسی معتقد است که اثر تنش های مداوم به طور وسیعی خواهد بود که به بخش های نفت و بانکی محدود نمی گردد، بلکه به کل شاکله اقتصاد جهان آسیب خواهد زد. در واقع تحت تاثیر اتفاقات خاورمیانه، سایر حوزه ها نیز آسیب پذیر خواهند شد، به عنوان مثال امکان دارد میزان گردشگری نیز کاهش پیدا کند. این کارشناس اقتصادی مودیز تاکید نمود که این تحولات ریسک را برای فعالان اقتصادی افزایش خواهد داد، به ویژه برای افرادی که برای تامین اقتصادی خارجی به منابع اقتصادی بزرگی نیاز دارند و در مقابل از ذخایر کوچک و ناکافی برخوردار هستند.

این گزارش به این نکته اشاره می نماید که از روز پنج شنبه هفته گذشته، دارایی هایی مانند طلا و اوراق قرضه با افزایش و قیمت نفت به اوج چند ماهه اخیر خود رسیده است. نفت برنت حدودا به 70 دلار و 74 سنت رسیده که بیشترین مقدار آن از 16 سپتامبر 2019 است و نفت وست تگزاس به 64 دلار و 72 سنت رسیده که بیشترین مقدار آن از آوریل سال گذشته میلادی است.

علاوه بر این، پرجسی با اشاره به اینکه برای فراوری نمایندگان نفت در خاورمیانه قیمت های بالاتر می تواند بعضی از پیامدهای منفی اعتباری را کاهش دهد تاکید نمود: البته این شرایط تا زمانی ادامه دارد که تقاضای نفت با افزایش روبرو بوده و فراورینمایندگان قادر به صادرات نفت باشند. اما تنش های خاورمیانه علاوه بر اقتصاد نفتی، می تواند میزان صادرات و تجارت خارجی کشورهای درحال توسعه را نیز تحت تاثیر قرار دهد. براساس گزارش اکونومیست، فدراسیون سازمان های صادرات هند (FIEO) بیان کرد که افزایش بیشتر تنش بین ایران و آمریکا بر صادرات هند به کشورهای خلیج فارس اثر گذار خواهد بود. براساس آمارهای رسمی، در سال های 2018 و 2019، صادرات هند به ایران حدود 51/ 3 میلیارد دلار بوده در حالی که واردات آن از این کشور بیش از 52/ 13 میلیارد دلار ارزش داشته است. این عدم موازنه صادرات و واردات بین ایران و هند به دلیل تقاضای هند برای نفت است.

آجای ساهائی مدیرکل فیو با اشاره به اتفاقات اخیر خاورمیانه و با توجه به اینکه صادرنمایندگان تا کنون هیچ گونه نگرانی در رابطه با صادرات به ایران نشان نداده اند، تاکید نموده که اگر تنش ها ادامه پیدا کند، ممکن است روی صادرات هند به ایران اثرگذار باشد. او علاوه براین گفته است که با توجه به تحریم های تجاری موجود بر علیه ایران، خطوط کشتیرانی ایران فقط محموله های هند را به آن کشور می برند. ایران یکی از مهم ترین شرکای تجاری هند به حساب می آید. عمده صادرات ایران به هند، نفت، کود و مواد شیمیایی است، درحالی که کالاهای وارداتی از هند به ایران شامل غلات، چای، قهوه، برنج باسماتی، ادویه جات، ترشیجات و مواد شیمیایی ارگانیک است. اگرچه هر دو کشور درحال مذاکره برای توافق تجاری دوجانبه (PTA) برای افزایش تجارت هستند، اما به گفته فیو ادامه دار بودن تنش ها در خاورمیانه روی مبادلات تجاری این دو کشور تاثیرگذار خواهد بود. این گزارش ها در مجموع نشان می دهند که مهم ترین چالش اقتصاد جهان در سال های پیش رو می تواند شوک های سیاسی باشد و این شوک ها نااطمینانی را برای کشورها افزایش دهد.

ریسک دوم: انتخابات آمریکا

اما تنها تنش های خاورمیانه نیستند که می توانند تهدیدی برای اقتصاد جهان، محسوب شوند، بلکه عامل دیگر، یعنی انتخابات آمریکا نیز در این خصوص موثر است. در سال میلادی گذشته، بورس جهانی با تحت تاثیر قرار دریافت جنگ تجاری ایالات متحده آمریکا و چین با نوسانات قابل توجهی روبرو شد. اما به گفته گلدمن ساکس، امسال شوک های دیگری بر بازارها موثر خواهند بود. دیوید کوستین رئیس استراتژیست گلدمن ساکس، در یادداشتی تاکید نموده که شوک های سیاسی در امسال میلادی پیش رو، مهم ترین نقطه کلیدی سرمایه گذاران خواهد بود. کوستین با اشاره به انتخابات 2020 ایالات متحده آمریکا اعلام نموده که انتظار دارد تا ماه نوامبر شاخص S&P500 در حدود 3250 واحد نوسان کند. درواقع این تحلیلگر به این نکته اشاره دارد که انتخابات آمریکا نقطه کلیدی تصمیم گیری های اقتصادی در امسال میلادی خواهد بود. این تحلیلگر معتقد است که در سال میلادی گذشته، تحولات تجاری ایالات متحده و چین و کاهش نرخ بهره فدرال رزرو راستا شاخص های بازار بورس جهانی را تغییر داد، که درواقع یک چرخش اساسی در سیاست ها به حساب می آید. بنابراین با توجه به این گزارش علاوه بر تنش تجاری چین و آمریکا، انتخابات آمریکا در امسال نیز می تواند نقش معین نماینده در جهت دهی بازارهای جهانی و اقتصاد جهان داشته باشد. در واقع از نگاه این گزارش، انتخابات آمریکا از این جهت می تواند به عنوان یک ریسک به حساب بیاید که مواضع متضاد در دو جبهه جمهوری خواستار و دموکرات ها در سنا و مجلس نمایندگان، باعث دو قطبی شدن فضای اقتصادی آمریکا خواهد شد و احتمالا این فضای دو قطبی بر اقتصاد سایر کشورها نیز اثرگذار خواهد بود.

ریسک سوم: تنش های تجاری چین و آمریکا

همان طور که گزارش گلدمن ساکس اشاره نمود، ریسک تنش های تجاری میان آمریکا و چین در سال گذشته، اثر قابل توجهی در رکود اقتصاد جهانی گذاشته است. اگر چه قرار است که با توجه به توافق آینده این دو کشور از شدت این ریسک کاسته گردد، اما به نظر می رسد هنوز اثر آن بر رکود جهانی پابرجاست. اکونومیست در گزارش جدیدی با توجه به اینکه پس از سه سال جنگ تجاری میان چین و آمریکا در 15 ژانویه امسال، توافق نامه ابتدایی منعقد می گردد، به این نکته اشاره می نماید، که نباید فریب این قرارداد را خورد، زیرا بیشتر تعرفه ها بدون تغییر می ماند و هنوز چالش های فراوانی وجود دارد. این گزارش، با عنوان قطب های از هم جدا، معتقد است که این توافق نمی تواند راه حل عملی برای اختلافات اقتصادی چین و آمریکا ایجاد کند. تهدیدی که از سوی چین برای اقتدار تکنولوژی وجود دارد، به خوبی برای آمریکا واضح است. اگر چه هر کدام از طرفین فکر می نمایند که دیگری را به عقب رانده و در این رقابت پیشرفت نموده اند. اما در سال های پیش رو پس از 2020 جهان خواهد فهمید که این رقابت دو سویه تا کجا پیش خواهد رفت؟ چقدر هزینه خواهد برداشت؟ و هرکدام از طرفین تا چه میزان می توانند در این رقابت از ارزش های خود چشم پوشی نمایند.