روزهای پرکار سحر دولتشاهی
به گزارش فروش برتر، جام جم/ سحر دولتشاهی 5 سال پس از اولین سیمرغی که از جشنواره فیلم فجر به خانه برد این روز ها به یکی از پرکارترین بازیگران شبکه نمایش خانگی تبدیل شده است؛ چرا؟
یکی از روزهای شهریور سال93، سحر دولتشاهی سوئیچ ماشینش را چرخاند، موبایلش را روبه روی خود تنظیم کرد، پایش را روی پدال گاز گذاشت و گزینه ضبط ویدئو را روی صفحه گوشی لمس کرد. نتیجه، شد ویدئویی که او در آن از 100هزار نفره شدن دنبال نماینده های صفحه اینستاگرامش شادمانی و تشکر می کرد. حالا از آن روز کمتر از پنج سال گذشته و حدود سه میلیون نفر، صفحه شخصی این بازیگر 41ساله را دنبال می نمایند. این یعنی، در کمتر از نیم دهه، تعداد مخاطبان مجازی او، 30برابر شده است. نمی دانیم در عالم حقیقی، او چقدر توانسته به کسانی که بازی هایش را در فیلم ها و سریال ها و نمایش ها دنبال می نمایند بیفزاید اما این را می دانیم که او مدتی است حسابی در معرض دید و رصد مخاطبان هنرهای تصویری و هم منتقدان این هنر است. این روزها سحر دولتشاهی با سریال می خواهم زنده بمانم حسابی به چشم آمده است و اندکی پیش از این هم همزمان با آغاز پخش این سریال، او در سریال قورباغه درخشیده بود. بازیگری که دقیقا در همین پنج سالی که مخاطبان اینستاگرامش 30برابر شده اند، دو بار سیمرغ از جشنواره فیلم فجر گرفته و بارها در کانون حواشی قرار گرفته و در نهایت توانسته، راستا خود را با شیبی تند و تیز و راستای نسبتا کوتاه به سمت آنچه امروز است بپیماید. به نظر می رسد جز انتخاب های درستی که چند سالی است در پیش گرفته، سه عامل دیگر را باید در به چشم آمدن های اخیر او در نظر گرفت: نخست این که او حواشی پیرامون خود را از جمله درباره نزدیکی اش با خانواده شجریان ها به درستی با سکوت، کنترل و مدیریت نموده. دوم این که او از سویی خلاف اغلب سلبریتی ها، خود را به تیغ جراحی های زیبایی نسپرده و از سوی دیگر به همان میزان اغلب سلبریتی های سینما، در صفحه شخصی اش در اینستاگرام عامه پسند است. مرور ما از کارنامه او، چندان بلند نیست، اما به نظر می رسد کافی باشد.
منهای بازیگری
بازیگری، همه کاری نیست که دولتشاهی در این دو دهه صورت داده است؛ البته هیچ یک از این فعالیت ها، بازیگری او را تحت الشعاع قرار نداده و مانند فرامتنی در کارنامه او قابل آنالیز است و نه بیشتر. او صداپیشگی در نسخه صوتی کتاب آهوی بخت من گزل محمود دولت آبادی و هم فیلم گذشته اصغر فرهادی را تجربه نموده است. در یک برنامه تلویزیونی به اسم گپ مجری گری نموده و در برنامه دیگری با اسم عقاید یک آکتور سینما مصاحبه نماینده بوده است. در دو برنامه تلویزیونی رادیوهفت و کتاب دا راوی و گوینده متن بوده و در فیلمی مستند با اسم یادداشت های شهر شلوغ گزارشگری را تجربه نموده است.
بازیگری
سینما
در ابتدا: از سال 84 کار بازیگری در سینما را آغاز نموده است؛ یعنی 16 سال سابقه دارد در این حوزه. 28 فیلم سینمایی در کارنامه او دیده می شود. نمی توان گفت در سینما بازیگر پرکاری محسوب می شود، همان طور که نمی شود ادعا کرد کم کار و گزیده کار هم بوده است.
راستا: با این که پیش از بیشتر به چشم آمدن و کسب اولین جوایز، با چندین و چند کارگردان مطرح سینمای ایران همکاری نموده بود اما اولین نقطه عطف کارنامه اش را باید در همکاری اش با مصطفی کیایی در عصر یخبندان بدانیم که برایش سیمرغ برترین بازیگر نقش مکمل زن را به همراه آورد. این پیروزیت در حالی بود که او کمتر از یک سال پیش از آن با بازی در نقش اصلی فیلم مستانه محمدحسین فرحبخش نشان داده بود هنوز صندلیی نیافته است که درصدد صیانت از شان آن باشد.
نکته ای که کارنامه دولتشاهی را چندپاره و راستا او را پرفراز و فرود می نماید این است که او کار را با کارگردان کاربلدی چون اصغر فرهادی در سال 1384 و با چهارشنبه سوری آغاز نموده و تا پیش از مستانه که نقطه ضعف کارنامه اش محسوب می شود با کارگردان های عظیم دیگری چون مسعود کیمیایی، بهرام بیضایی و عباس کیارستمی و هم بهروز افخمی، رسول ملاقلی پور، کمال تبریزی و بهرام توکلی هم کار نموده بود. دریافت نخستین سیمرغ اما او را گزیده کارتر و حواس جمع تر کرد. از آنجا به بعد او نقش هایی را انتخاب کرد که حرفی برای گفتن داشته باشند و او را بیشتر پیش روی مخاطب سینما قرار دهند.
پیروزیت ها: اگر بنای سنجش پیروزیت در کارنامه هر بازیگری را تعداد جوایز در نظر آوریم باید بگوییم که او در سه فیلم عصر یخبندان ، عرق سرد و چهارراه استانبول پیروز تر بوده چون برای اولی در سی وسومین دوره جشنواره فیلم فجر و برای آن دو تای دیگری در سی وششمین دوره این جشنواره، سیمرغ بلورین برترین بازیگر نقش مکمل زن را به دست آورده است. اما به این لیست باید بازی پیروز در فیلم بارکد، طلا و مس و هم نیم رخ ها را هم اضافه کرد.
تئاتر
در ابتدا: در همه حوزه های فعالیت حرفه ای سحر دولتشاهی که در این دو صفحه به آنالیز شان نشسته ایم، بازیگری تئاتر از همه قدیمی تر است. او که در دانشگاه هم ادبیات نمایشی خوانده، بازیگری تئاتر را از سال 1380 یعنی 22 سالگی آغاز نموده است. اگر این سه سال آخر را هم در تئاتر حضور داشت می شد 20 سال که بازیگر تئاتر است. طی 17 سال، او در 30 نمایش بازیگر بوده است و البته در یکی از نمایش ها، کارگردانی مشترک را هم تجربه نموده است.
راستا: کاش می توانستیم بر اساس قاعده مالوف و مانوس بگوییم او هم مثل بسیاری از بازیگرانی که کارشان را از تئاتر آغاز می نمایند، پیروزیت شان در سینما را مدیون تجارب تئاتری شان هستند. در بازی های سینمایی او، چنین قاعده ای پابرجا نیست. این را از سوی دیگری هم می توان به نظاره نشست. او پس از سال ها حضور در نمایش های محض و واقعی، در دهه 90 مثل بسیاری از سلبریتی های سینما شد بازیگر نمایش های پرسروصدا و بعدها هم شد بازیگر نمایش هایی که لاکچری لقب گرفتند، مثل نمایش بینوایان با کنسرت نمایش سی.
پیروزیت ها: باز هم باید منظورمان را از پیروزیت توضیح بدهیم و تفکیک شده به آنالیز کارنامه دولتشاهی بپردازیم؛ اگر می خواهیم بر اساس به چشم آمدن و فروختن، بازی های او را آنالیز کنیم باید بگوییم در بینوایان و سی پیروز بوده است اما اگر بخواهیم با استانداردهای هنرهای نمایشی پیروزیت او را رصد کنیم باید برگردیم به دهه 80 و بازی در چند نمایش آتیلا پسیانی و حمید امجد اشاره کنیم و در دهه 90 هم به حضورش در ترن نیما دهقان، ترانه های قدیمی محمد رحمانیان و خشکسالی و دروغ محمد یعقوبی بپردازیم.
تلویزیون
در ابتدا: از سال1385 بازیگری در تلویزیون را آغاز کرد؛ یعنی 15سال سابقه دارد در این حوزه که شامل 5سریال، 4تله فیلم و همکاری با 3برنامه است. در تلویزیون هم چندان پرکار نبوده اما در عین حال نمی توان نشانه ای از سلیقه یا نگاه خاصی در انتخاب نقش هایش یافت.
راستا: در تلویزیون هم با کارگردان های صاحب نام همکاری نموده است؛ اولین و آخرین بازیگری او برای تلویزیون در سریال هایی به کارگردانی مرضیه برومند بوده است؛ سریال کتابخانه هدهد و آب پریا که هر دو آثار تقریبا پرمخاطب تلویزیون بودند. در تله فیلم ها هم با کارگردان هایی مثل مهدی کرم پور و بیژن میرباقری همکاری نموده که در تلویزیون صاحب صندلی بوده اند. برنامه های تلویزیونی سحر دولتشاهی از جمله حضور در کنار رامبد جوان به اسم مجری برنامه گپ، راوی برنامه کتاب دا و گویندگی در برنامه رادیوهفت هم تجربه اندوزی و بازیگوشی های او در تلویزیون محسوب می شود و چندان نقش مشخص نماینده ای در راستا بازیگری او ایفا نمی نماید.
پیروزیت ها: کارنامه ای یکدست و بدون اوج و فرود، نتیجه همکاری دولتشاهی با تلویزیون است اما اگر از تمام برنامه ها و نقش هایی که برای تلویزیون ایفا نموده، یکی بیشتر از بقیه در یاد مانده باشد، نقش ناهید در سریال مسافران به کارگردانی رامبد جوان است که البته بخش زیادی از این پیروزیت و مانایی به داستان سریال برمی شود. بازی در نقش یک مامور فرازمینی که مناسبات و ارتباطات انسانی در زمین را درک نمی نماید و با کمترین خلاقیت هم می تواند مجذوب کننده و دیدنی باشد ضمن اینکه دولتشاهی این نقش را با انگیزه بازی نموده است.
اینستاگرام
8 شهریور 1393: 100 هزار دنبال نماینده
19 خرداد 1400: 2میلیون و900هزار دنبال نماینده
اجازه بدهید حضور سحر دولتشاهی در اینستاگرام را هم در بخش بازیگری او مورد آنالیز قرار دهیم. چرا؟ چون او هم مثل اغلب سلبریتی های همکارش، قاعده بازی زرد را بلد است و می داند چطور از این شبکه اجتماعی به عامه پسندترین و گاه سخیف ترین شکل خود استفاده کند. صفحه او هم مانند اغلب سلبریتی ها، پر است از عکس ها و متن هایی به ظاهر بی ربط به هم. از آن عکس های مکش مرگ مای اینستاگرام پسند، با متن هایی بسیار کلیشه ای، نخ نما، زرد و فلسفی نما. از آن دسته متن ها که همه از روی دست یکدیگر کپی می زنند و منتشر می نمایند. در صفحه شخصی سحر دولتشاهی در اینستاگرام هم از این متن ها و عکس ها زیاد دیده می شود. او تقریبا هیچ گاه چیزی به اسم کپشن نمی نویسد؛ یا خبر مرتبط با فعالیت هایش را از متنی که روابط عمومی پروژه ها تهیه می نمایند کپی و منتشر می نماید یا با توضیح هایی یک خطی که آنها هم عاری از اغلاط دستوری و نگارشی نیست. با این حال، او هم مانند خیلی ها آن وسط ها یک پستی دارد که سر مردم غر زده است مبنی بر این که چقدر بی احترامی می نمایند و او را آزار می دهند. اما او هم مثل همه کسانی که به کاربران شبکه های اجتماعی و رفتارهای ناهنجارشان انتقاد می نمایند، هیچ گاه این فضا را رها نمی نماید و می ماند، تا این که در کمتر از هفت سال، مخاطبانش 30برابر شود.
شبکه نمایش خانگی
در ابتدا: خب می بینید که بهانه ما برای آنالیز کارنامه سحر دولتشاهی، حضور توامانش در دو مجموعه شبکه نمایش خانگی بوده است اما برای دولتشاهی تا پیش از همین دو سریال آخر، شبکه نمایش خانگی آورده ای نداشته است؛ نه در سریال های مهمی بازی نموده و نه بازی هایش به چشم آمده است.
راستا: راستا دولتشاهی از ابتدای دهه 90 به سمت شبکه نمایش خانگی کج شد. با قلب یخی آغاز کرد و با عالیجناب ادامه داد. در ساخت ایران 2 هم حاضر شد تا شکست را کامل تجربه نموده باشد. به یک باره اما در سال 1399 حضور در دو سریال پرطرفدار شبکه نمایش خانگی که پخش قسمت های آغازین دومی با پخش قسمت های پایانی اولی همراه بود، او را به ستاره این روزهای شبکه نمایش خانگی تبدیل کرد. بازی اش در قورباغه کوتاه تر بود اما تفاوت خود را به رخ کشید. در می خواهم زنده بمانم اما پررنگ تر و یکی از نقش های اصلی را عهده دار است و تغییر و تحول شخصیت را متناسب و خوب ترسیم نموده است.
پیروزیت ها: از پنج حضور دولتشاهی به اسم بازیگر در شبکه های نمایش خانگی، سه حضور اولش را می توان به راحتی کنار گذاشت. پیروزیت او در این حوزه به بازی متفاوتش در قورباغه و هم بازی چشمگیرش در می خواهم زنده بمانم بازمی شود.
موزیک ویدئو
حالا البته اگر حضور سحر دولتشاهی در موزیک ویدئوها را در موتور گوگل جست وجو کنید، چند موزیک ویدئو می یابید. این موزیک ویدئوها مربوط به صحنه هایی از حضور در نمایش سی و هم سریال می خواهم زنده بمانم است. دولتشاهی در واقع در هیچ یک از اینها حضور نداشته است و اینها کلیپ هایی از آن نمایش و این سریال هستند. او تنها در یک موزیک ویدئو بازیگری نموده است: چرا رفتی از همایون شجریان.
نویسنده: صابر محمدی
منبع: همگردی